تا شدم بی خبر از خویش، خبرها دارم بی خبر شو که خبرهاست در این بی خبری تا شدم بیاثر، از ناله اثرها دیدم بی اثر شو که اثرهاست در این بی اثری تا زدم لاف هنر خواجه به هیچم نخرید بی هنر شو که هنرهاست در این بی هنری سرو آزاد شد آن دم که ثمر هیچ نداد بی ثمر شو که ثمرهاست در این بی ثمری تا سر خود نسپردیم به خاک در دوست خاطر آسوده نگشتیم از این دربه دری #فروغی_بسطامی و قل للذين وعدوا بالبقاء إن البقاء لله وحدهُ.
هيچ چيز دوبار اتفاق نمی افتد و اتفاق نخواهد افتاد ! به همين دليل ، ناشی به دنيا آمدهايم و خام خواهيم رفت ! هيچ روزی تكرار نمیشود ، دو شب شبيه هم نيست ، دو بوسه يكی نيستند ، نگاه ِقبلی مثل ِنگاهِ بعدی نيست . #ويسلاوا_شيمبورسکا #و_شب_اعترافیست_طولانی
درباره این سایت